سوبرانی رنگی:)

  • ۰۶:۵۷

باید با سرگیجم کنار بیام و برم از بالای میزم جعبه سوبرانی رو بردارم الان که حالم بده فک کنم وقتش رسیده که یکی ازون دوتا سیگارای خوشرنگو بکشم که شاید معجزه کنه و حالم خوب خوب بشه!


  • ۱۳۵

ازین حرفا

  • ۰۶:۵۵

گیجم و یکم مریض انگار!چقدر دلم میخواست کل بدنم الان یخ بود و سرم گیج نمیرفت و داشتم یه فیلم خوب میدیدم اما در حال حاضر خوابیدمو پاهامو جمع کردم تو بدنم و دارم آهنگای zazرو گوش میدم و گلوم خشک خشکه و از دماغمم خون میاد و دماغمم کیپه و حس میکنم مبلی که روش خوابیدم داره پرواز میکنه و اینور اونور میره و منم نمیتونم کاری کنم چون اگه کاری کنم میخورم به دیوار چونکه سرم گیج میره...

کاش تو سال جدید یاد بگیرم آدمارو درست و کامل از یاد ببرم و هیچوخ دیگه مثالی نباشن واسه یه کار بد که اره فلانی این مدلی بود وازین حرفا!

کاش کاشکی بجای حال الانم توی پاریس بودم و داشتم هی چرخ میزدم و دوچرخه سواری میکردم(بلد نیستم دوچرخه برونم ولی رویا رویاعه دیگه!)بعدشم zazرو بلند بلند میخوندم و رو دیوارای پاریس نقاشی میکردم و یه طراح مد خفن میبودم ولی...(باید این قسمت از متنم رو بعدا حذف کنم چون خیلی ناراحت کننده اس!)

  • ۱۴۴

ببین دنیا هنوز خوشگلیاشو داره

  • ۰۳:۰۶
یکی از خوبیای خونه تکونی شاید تجدید دیدار با گنجینه هامونه مثلا من جعبه چسبامو بر میدارم گرد

 وخاکشو میگیرم و چسبای توشو یکی یکی در میارم میشمرم و دوباره میزارم سرجاشونو در جعبه رو

میبندم:)
  • ۱۶۸

مادربزرگ و پدربزرگ

  • ۰۰:۵۰

داشتم اینستارو نگاه میکردم یه پست بود راجبه مادربزرگ مهربان که نوه اش پست کرده بود که گفته بود چقدر مادربزرگش را دوست دارد و چقدر هربار که میرود پیش او اضافه وزن پیدا میکند

برای من مادربزرگ  و پدربزرگ مادری ام در عکس هایی خلاصه شده بودند که هربار با مامان میدیدمشان مامان با غم میگفت که اگر بودند من را خیلی خیلی دوست داشتند مخصوصا بابا بزرگ حتما عاشق من میشد...

از پدربزرگ و مادربزرگ پدری ام حتی کمتر از عکس خاطره دارم با اینکه زنده بودند من هیچ وقت ندیدمشان و وقتی مامان بزرگ مرد اصلا ناراحت نشد حتی هربار که یادش میوفتم به خاطر تربیت مزخرف بچه هایش ته دلم لعنت میفرستم و عادت وارانه هربار که بحثش میشود به مامان میگویم که خدا از او نگذرد...

چقدر دلم میخواست الان پدر و مادربزرگ مادری ام زنده بودند و من برایشان کتاب میخواندم و عید پیششان بودیم:)ولی حیف حیف که نیستند...

  • ۱۳۵
Designed By Erfan Powered by Bayan